وب سایت رسمی دهیاری روستای شهاب الدین => 
      Home       Gallery        Search         Contact Us امروز شنبه 29/ارديبهشت/1403

 
 
 

 

  ولادت حضرت زینب ...
  دومین دیدار تیم ...
  برگزاري شب وفات ...
  چین: شبکه های ...
  سومین شناور دریای ...
  ارائه دستگاه هوشمند ...
  گناه کساني که ...
  اوباما با خودکار ...
  فرماندار نكا درهمايش ...
  درباره روستای شهاب ...

 

 
فاضل صدقی

 

  درباره روستای شهاب ...

اوباما با خودکار ...

فرماندار نكا درهمايش ...

ارائه دستگاه هوشمند ...

سومین شناور دریای ...

چین: شبکه های ...

گناه کساني که ...


 

  هیج مطلبی ثبت نشد
 

 

RSS 2.0

 


:نوع مرورگر
Mozilla

: زبان سیستم عامل
English

آی پی :
18.221.92.170

 



به وب سایت رسمی دهیاری روستای شهاب الدین خوش آمدید

  به اطلاع شما دوستان ، همشهريان و بازديدكنندگان محترم مي رسانيم كه در جهت بهبود و هرچه نزديكتر شدن همكاري  بين دهياري و اهالي محترم روستاي شهاب الدین،‌ وب سايت دهياري اين روستا راه اندازی شد . به ياري خداوند متعال دهياري در نظر دارد گزارش عملكرد هاي خود را از طريق اين سايت به استحضار مردم محترم روستا رسانده ، و از همين طريق هم منتظر هرگونه انتقاد يا پيشنهاد سازنده شما جهت بهبود كارايي دهياري هستيم ...

برای دیدن بهتر این سایت پیشنهاد می کنیم آخرین نسخه مرورگر موزیلا فایرفاکس را دانلود کنید

با آرزوي توفيق روزافزون براي همه هموطنان عزيز


 ماه رمضان    جستجوی شما در مجموع 13 نتیجه داشت که در 1 صفحه قابل رویت است

جستجو این کلمه در گوگل


دومین شب از شبهای قدر

....ت الاسلام والمسلمین صفری اقامه شد سپس پذیرایی چای و خرما از حضار حاج رمضان محمدی دعای افتتاح و دعای دهه  آخر ماه رمضان را قرائت کرد  درادامه حجت الاسلام والمسلمین صفری دقایقی بر فراز منبر از فضایل امیر المومنين بیان داشتند سپس مراسم قرآن بسر انجام شد  در ادامه ویژه برنامه شهادت امیر المومنين علیه السلام با نوحه سرایی و مرثیه خوانی برادر محمدی ادامه یافت بعداز آن دعای جوشن کبیر ق...


عیادت از حجت‌الاسلام صفری

.... قرار دارد برای این روحانی دوست داشتنی و همه بيماران آرزوی سلامتی را مسئلت داریم  حجت‌الاسلام صفری امسال ماه رمضان امام جماعت مسجد و سخنران شب های رمضان روستایمان است ...


ماه رمضان و برنامه ریزی های انجام شده

ماه رمضان ...


مختصري درباره شهاب الدين

.... نیاکانان و مردم محل تا قبل از اینکه اولین حسینیۀ محل توسط اجداد و نیاکان همین محل ساخته شود مردم ایام سوگواری ماه رمضان را در منزل گرد هم می آمدند و مراسم عزاداری را برگزار می کردند در مراسم عزاداری ضمن سینه زنی ،کرب هم میزدند که متاسفانه امروزه حتی نمی دانند چگونه از آن استفاده می کنند کرب دو چوب که پشت آن با چرمی به پشت دست محکم می شود و کرب که به اندازه کف دست ساخته می شد دارای برآمدگی بود که مثل کف زدن این دو چوب را بهم می کوبیدند و تعداد ضربها هر چه تندتر می شد صدای بهم خوردن چوبها تندتر می شد که امروزه این رسم گهن فراموش شده و کسی حتی طرز نواختن آن را هم نمی داند ،بعد از مدتی با توانایی که داشتند شروع به ساخت اولین حسینیۀ محل کردند که عکس آن  موجود است .   مزرعه ای در جنوب محل شهاب الدین بنام (کوهی خیل) که مکان زندگی چند خانواده بوده قبل از آنکه مسیر چشمه صادق کیا از این نقطه قطع شود در این مکان که جاده هم است تعدادی از مردم شهاب الدین زندگی می کردند در این نوع زندگی کشاورزی در کنار دامداری شغل مردم بوده و فاصلۀ   که بصورت    در کنار احشامشان زیاد بوده و برای نگهداری ،مواظبت و نگهبانی از آنها حتما می باید در کنار آنها بود و چند تل خاکی هم که کوچک بود با دستهای خودشان ریخته بودند تا در هوای گرم تابستان بر بالای آن نفاری بسازند و احساس خنکی بکنند در بیشتر منازل دو نوع خانه وجود داشت یکی زمستانه که آن سالها برف و سرمای سختی موجب مشکلات و گرفتاری دردسر سختی را برای مردم فراهم می کرد م حتما باید در خانه های هم سطح زمین پوشیده  کنند و دیگری نفار بوده که تابستان از هر طرف باد می وزید و احساس خنکی می کردند . زندگی در کنار احشام در تابستان و پشه های مالاریا که در کنار برکه ها و مرداب ها و نیزارها آفت جان مردم بوده و آبهای راکد را آلوده می کرد هر سال جان مردم را می گرفت تا اینکه طرح ریشه کنی مالاریا با وسعت زیادی شروع به سمپاشی کردند و این حشره را ازبین بردند تا جان مردم راحت شود. بعد از تغییر مسیر آب چشمۀصادق کیاب مردم شروع به ساخت و ساز خانه و کاشانه در محل فعلی شهاب الدین کردند و مردم در کنار هم توانستند از کنار هم بودن و استفاده از تجربه های خود را در تمام مسیر و مراحل زندگی استفاده نمایند،و در کارهای کشاورزی و دامداری همدیگر را یاری دهند و شروع به ساختن مسجد و حسینیه و حمام کردند تا بتوانند از نظر استقلال مقداری متکی به خودشان باشند و توانستند از اعتماد به نفس به خود جرات پیدا کنند. شروع ساخت و ساز و بافت محل در حدود پنجاه تا شصت سال پیش اتفاق افتاد آنچه باعت شگفتی امروز ماست چگونه و چطور وسعت جاده های محل را در آن زمان با چه وسعت و پهنای س در نظر گرفته بودند. و همانگونه مسیر جاده های کشاورزی که هر چند مال رو بوده چقدر پهن کرده بودند که براحتی وسایل کشاورزی از کنار هم می گذشتند امروز بعد از گذشت آنهمه سال تازه بعضی از عزیزان بفکر جاده ها افتادند و ناراحت پهنای جاده ها هستند که بی حاصل هدر می رود و می توان تمام جاده های محل را که بیش از چندین هکتار می شود زیر کشت زمستانه برد. و استفاده پهنه از این همه جاده برد بعد از برداشت محصول زمستانه باز جاده باز می شود که می خواهیم سه ماه از جاده استفاده کنیم نه ماه دیگر هدر می رود. واقعا امروز کمبود زمین شما را ناراحت می کند فرزندان شماها که وارت و آیندگان شما هستند. چگونه می توانند با اندک زمین خود را قانع کنند و هرگز نمی توان به آنها فهماند.هر کسی می خواهد فقط پهنای جاده تا ابتدای زمین وی حفظ شود به پایین برایش مهم نیست.بقول سعدی استاد که می فرماید:چشم آدم دنیاپذست را یا قناعت بر کند یا خاک گور .براستی مگر پدران اجداد خود را ندیدند به چه سرنوشتی گرفتار شدند.فرشته مرگ همه را در کام خود گرفت امروز زیر خروارها خاک خفته اند دستشان از دنیا کوتاه،معلوم نیست براستی چه می کنند یا کاشته های خود همه چیز دنیا دروغ هست هیچ اصلی بر پایه خودش استوار نمی ماند.به عزت مناز ز زلت منال که فردا شود هر دو تا پایمال .آنچه واقعیت دارد و واقعیت زندگی مرگ است. بقول شاعره توانا فروغ فرخزاد می گفت:من درد را دوست می  دارم من رنج را دوست می دارم خداوند لذتی که درد رنج خلق کرد در هیچ شادی نیافرید بعد از پایان جنگ دوم جهانی وکشته،زخمی شدن میلیون میلیون انسان بی گناه به خاطر قدرت طلبی دیوانگی یکنفره نابود شدند تمام ملل اروپا در بر قراری و حفظ حدو مرزها چنان پایه های مرزی را محکم کردند که برای هیچ زمانی جنگی حادت نشود و ملل اروپا در کنار هم با توانایی و قدرت پیمان آتلانتیک شمتلی ناتو پایه خود را محکم کردند و همان خواسته ناپلئون اجرا شد. اروپا متحد با یک واحد پول براحتی می توانند با هم رفت و آمد کنند ولی در آسیا و آفریقا هرگز حدو مرزها را مشخص تکردند که این خاک کدام کشور است متلا اروند بین ایران و عراق-هیرمند ایران،افغانستان،کشمیرو پاکستان و خیلی از کشورهای آسیایی دیگر که هر زمان که خواستند از این اماها استفاده نمایند.روزی بزرگان و اجداد همین محل با قبولی همه ی دردسرها و مشکلات ماهها وقت خود را صرف برقراری نظم در نگهداری و حفظ حدو مرزها در زمینهای کشاورزی کردند که تمام کشاورزان به حقوق هم احترام بگذرانند و تجاوزی به حریم کسی انجام نگیرد تا از درگیری نزاع جنگ داخلی جلوگیری کنند.ولی متاسفانه امروزه بهای حفظ و نگهداری این حدو مرزها و احترام به زحمات اجداد و نیاکان خودمان شروع به بر هم زدن و نابود کردن حفظ آتار و ارزشهای آنها می کنند.حال به چه بهایی معلوم نیست درآینده چه آتشی را شعاه ور نمایند. و همه خود را بیگناه می شمارند اینطور معلوم شد کار این موجودات نامرئی بشقاب پرنده است که از کرات دیگر می آیند مرزهای ما را بر هم می زنند تا دیروز در دشتهایمان گناه را به گردن خوکها و گرازها می انداختند که مرزها را بر هم می زند. امروزه خوکها از دست بدنامی ما انسانها پناه به جنگها بردند. در جنگلها هم عده ای پوست درختان را با تبر قطع می کنند تا درختان خشک را راحتر قطع کنند. آنجا هم بدنامی را به گردن خوکها می اندازند. درشالیزار،گندمزار همین کار را می کنند.در بخش باغات مهدشت هم مرکبات را کیسه کیسه می زنند و در بازار به فروش می رسانند آنجا هم شکستن شاخه های درختان خوردن مرکبات را به گردن این بخت برگشته ها می اندازند. حال که با پیدایش آنفولانزای خوکی دیگر در اتهام صد در صد وسوء قصد به جان بشر متل مرغ و خروسهای خانگی باید تاوان سختی را بپردازد ازجنون گاوی تا آنفولانزای مرغی و آنفولانزای خوکی. براستی این حیوانات چقدر خودشان را مورد بازخواست مواخذه قرار می دهند. که چرا تابحال آنفولانزای خری شیوع پیدا نکرد. و پیش خود حساب می کنند که خرها از توانایی علمی برخوردارند که نمی خواهند دست رو کنند. و همه ی حیوانات در حسرت خر بودن زنده زنده در آتش سوخته می شوند. و همه می خواهند با خرها وصلت کنند. الاغها هم زیر این وصلت ها نمی روند. می گویند ما یک اشتباه کردیم که قاطر را با رای و نظر جامعهی پزشکان خودمان بوجود آوردیم تا تابت کنیم که ما هم پدری دلسوز و شایسته هستیم و فرزند ناخلف ما از بردن نام ما احساس شرمساری می کند و از مادرش می گوید که نامش اسب است.و همین امر سبب شد آقای خواجه تاجدار قاجار بعد از به قدرت رسیدن حتی کاه و یونجه ما را هم زیاد نکرد.این چه رابطه ی پدر فرزندی است. که پسر بفکر پدر نباشد. و در جدیدترین اعلامیه حقوق خران  اعلام می داریم.تا ما را بدنام نکنند از پذیرفتن هر عضوی بدون عرعر معذوریم و آنهم باید زیر نظر هیئت      ما باشد. وای از روزی که انسان از منبع شرافت ادب و اخلاق معرفت تربیت انسانیت خود دور شوند. و آن روزی است که باید افسوس خوکها و خران،گاوان را بخورند. و شاید هم فلسفه تکاملی داروین انگلیسی در مورد بعضی ها صدق کند. چرا اجادشت معروف شد در یکی از سالها وضعیت آب بحرانی شد و مردم آن زمان به علت نداشتن آب مورد نیاز برای آبیاری شالیزار و مسیر تغییر جهت چشمه و حق آب توسط اربابان جهت آبیاری شالیزاری شخصی خود وضع آب جواب شالیزار را نمی دهد هر چند که نوع کشت شالی در صدوپنجاه سال پیش تا امروز بسیار غیر قابل تصور است. در آن زمان با چه زحماتی از شخم زدن،خرد کردن کلوخ و "کلو زنی"بعد همسطح کردن "لوش زنی"بعد مرز بندی با " بیلو" چه نیرویی از حیوانات و انسانها تلف می شد تا بتوانند غذای یکساله را کسب کنند. و با آن همه تلاش و زحمت و درد و رنج تمام امیدها تبدیل به یأس و ناامیدی بشود. پدرها وقتی به خانه می آمدند و مگاه به صورت زن و فرزند،پدرو مادر پیرو خواهر خود می انداختند احساس شرمندگی و سرشکستگی می کردند چون آنها تجربه تلخ قحطی و دسترسی نداشتن به مواد غذایی را می دانستند چه عواقب وخیمی در پی داشت. در محل کشت و شالیزاری درختی بنام اجادشت بسیار بسیار بزرگ و وسیع با سایبان خوب روزها چند نفراتی که با هم حرکت می کردند می آمدند زیر سایه این درخت اجا و معروف به غصه خوار اجا شده بود و این محل مکان آه و ناله ،حزن و غم و اندوه شده بود. خلاصه بعد از چند روز متوالی که کاملا قطع امید کرده بودند. بنابر اعتقاد و ایجاد رابطه ی درونی با خالق خود بطور دسته جمعی با اعضای خانواده حرکت می کنند بسوی محل موعود، بعضی ها گفتند که در محل این کار را انجام بدهیم عده ای هم گفتند ما در محل نیاز به آب نداریم بلکه مزرعه،شالیزار ما در خطر نابودی قرار گرفته.زراعت ما احتیاج به آب دارد خلاصه متفق متحد بسوی اجای غصه خوار حرکت کردند. و با آن اعتقاد ایمانی که با خدای خود داشتند رابطه ی درونی را برقرار ساختند. ساعتها ناله و زاری گریه مناجات دعا، تمام کودکان معصوم گرسنه ،پیران ضعیف و ناتوان،مادران دردمند و غصه دار، همه و همه چشم به آسمان دوخته بودند. در همین لحظه دیگر همه خود را ناتوان و ناامید می پنداشتند که چند ساعتی مانده به عصر صدای رعد و برق غرش ابرهای آسمان،لحظاتی نگذشته بود لطف خدا شامل حال بندگانی شد که هرگز فخرو تکبر به بندگی و اخلاص خود نمی کردند.باران چنان شروع به باریدن کرد که حتی نتوانستند وسایل و اسباب خود را جمع کنند در هنگام بر گشت کودکان و پیران دچار زحمت فراوان شدند ساعتها طول کشید تا با شور و شوقی به محل مراجعت کردند و به خاطر لطف خدا که شامل بندگانش شد و این دشت سرسبز و خرم را بنام یادو خاطره آن اجای پیر و کهنسال مانده گار کردند واین پهن دشت را بنام اجادشت خواندند. همهن کلام حقی که در کتاب آسمانی ما مسلمانها آمده که تا او نخواهد نمی بارد تا او نخواهد سرچشمه ها ،قناتها آبیاری نمی کنند تا او نخواهد سبز نمی شود تا او نخواهد بعمل نخواهد آمد. چون زراعت اولین عاملش طبیعت است بعد سرمایه بعد مدیریت بعد کار. روزی نادر به زیارت شاه خراسان رفت گفتند:غرق کنیم گفت:نادرو غرق،اصلا وقتی وارد صحن می شد دید گدایی ایستاده و دست نیاز بسوی نادر دراز کرد،بیچاره بخت برگشته نمی دانست دست نیاز بسوی چه کسی دراز کرد و آنهم زمانی بود که نادر از جنگ کرنال برگشته بود. گفت:بچه ی کجایی گفت:آقا غریبم و چند سر عائله ام و کورم جاه ومکانی هم ندارم به ذلت زندگی می کنم این حرفها را زد و فکر کرد که چقدر پول بهش خواهد رسید گفت:مرا میشناسی گفت:نه هرکه هستی باش برایم فرقی نداره گفت:من نادرم نادر شاه.گفت:خدا عزت و افتخار عمر پربرکت به تو سلطنت تو بدهد.من از قشونم آمدم پول نیاوردم،جیب گدا را خالی کرد. گفت:چرا کار نمی کنی گفت:با این کوری. گفت:چرا از امام هشتم نخواستی.گفت:خواستم و مرا شفا نداد گفت:من چهارتا از این جلادها را نگهبان دورو بر تو می گذارم می روم زیارت امام هشتم که جنگ کرنال مرا کمک کرد چند ساعت طول بکشد نمی دانم نماز می خوانم واستراحت می کنم و بر می گردم اگر چشمهایت شفا پیدا نکرد این جلادها گردن تو را می زنند نادر گفت و رفت این گدای کور هم می دانست که نادر رحم و مروت ندارد و وساطت قبول نمی کند رو به جلادها کرد می توانم وضو بگیرم مختاری هر کاری می کنی بکن این لحظه ی آخر عمرت است.وضو گرفت شروع به خواندن نماز کرد یا گریه و ناله و زاری سر به زمین زدن،سیلی به صورت زدن.خلاصه نادر برگشت دید کوره دوان دوان بطرف نادر ميدود به پای نادر افتاد و گفت:که من می بینم نادر گفت:پا شو پدر سوخته تو دروغ می گویی با انگشتهایم شروع به نشان دادن و شمارش کردن کرد دید آره صحیح می گوید حکمت این ماجرا را از نادر پرسیدن نادر گفت:این پدر سوخته اینجا دید که مردم بهش کمک می کنندو شکمش هم سیر و پول که دارد دیگر هرگزنخواست آن رابطه ی درونی خود را با خدای خود برقرار کند این ترس از کشته شدن وی را متقاعد کرد که هر چه زودتر از امام هشتم بخواند تا کمکش کند و با تمام اخلاص و صداقت و پاکی و بی ریایی بندگی خلوص نیت رابطه ی درونی خودش را با خدای خود برقرار کرد و خدا هم کمکش کرد.بهرحال راه نجات و رهایی زمانی برای بنده ای حاصل می شود که انسان رابطه درونی خودشو درمنتهای پاکی،صافی بی ریایی،سادگی،شفافیت آنچه که در توان دارد در طبق اخلاص بگذارد و با دلی شکسته و دردمند محتاج بسوی خدا برود.باز هم اگر داد رحمت و نعمت،و اگر نداد حکمت.          ...


مختصري درباره امام حسن عليه السلام

.... تشيع امام حسن (ع)نخستين ميوه پيوند فرخنده حضرت علي (ع)با دختر گرامي پيامبر اسلام (ص) فاطمه زهرا(س)بود كه در نيمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدينه ديده به جهان گشود.امام حسن (ع)از دوران جد بزرگوارش را چند سال بيشتر درك نكرد; زيرا او تقريباً هفت سال بيشتر نداشت كه پيامبراسلام (ص) رحلت نمودند. پس از رحلت پيامبر(ص)تقريباً سي سال...


ماه رجب

....ند، خداوند گناهان او را می‌آمرزد.   برگرفته از سايت تبيان...


برگزاري ايام ليالي قدر

....امه ها بوده و در ادامه با پذيرايي از مهمانان به پايان رسيد. هيئت امنا در پيامي از حضورهمه ي اهالي در برنامه هاي ماه رمضان تشكر كرد. و نيز از مداحان و سخنران مراسم شبهاي قدر قدرداني كرد. و در ادامه به اقامه نماز عيد سعيد فطر در صبح روز عيد اشاره كرد و خاطرنشان كردند اين برنامه در حسينيه محل و راس ساعت 7:30 برگزار ميشود و از عموم دعوت بعمل آمده است...


مختصري درباره حضرت علي عليه السلام

....لي (ع) در سيزده رجب سال 30 عام الفيل در كعبه به دنيا امد مادرش فاطمه بنت اسد و پدرش ابوطالب نام داشت.در بيست و يكم ماه رمضان سال 40 هجري در شهر كوفه به درجه شهادت رسيد.قبر مطهرش در نجف اشرف قرار دارد. بخشهاي از زندگاني علي (ع) با توجه ...


مصاحبه با پيشكسوتان ورزش (عباس مريخ)

.... جادارد اين ماه عزيز را به همه ي مسلمانان جهان تبريك عرض كنم. خاطره خاصي به يادم نمونده اما در جام روستايمان در ماه رمضان برگزار ميشد همه ورزشكاران با دهان روزه در آن شركت مي كردند و احترام ماه خدا را نگه مي داشتند و من از جوانها مي خواهم قدر اين ايام را بدانند. اگر در پایان حرفی دارید بیان کنید؟                            ج: ازشما تشکر می کنم و از اينكه به فكر پيشكسوتان هستيد سپاسگزارم. ماهم براي شما و همه ي پيشكسوتان ورزش آرزوي سلامتي داريم...


مصاحبه با پيشكسوتان ورزش(محمدتقي روشن روز-فوتبال)

....ا خود را کامل برای ما معرفی کنید؟ به نام خدا محمد تقی روشن روز متولد 1/1/1346 و 45 سال دارم قبل از هرچيزپيشاپيش حلول ماه رمضان ماه مهماني خدا را به همه تبريك عرض ميكنم. س.با تشكر از شما . اولين سوال در کدام رشته فعالیت می کردید ؟از چه سالی؟      ج. فوتبال . از سن کودکی حدود 7 سالگی س. در کدام پست؟           ج.هافبگ دفاعی س. اولین باری که بعنوان بازیکن شهاب الدین بازی کردید؟   ...


ماه مبارك رمضان و فوايد آن

.... انسانها وضع کرده است که دانش پزشکي انسان متمدن عصر ما با پيشرفت خود روز به روز بر گوشه هايي از حکمت آن پي ميبرد....


عملکرد دهیاری روستای شهاب الدین

.... تبلیغات اسلامی 6- برگزاری اردوی 3 روزه برای اعضای هیئت در مشهد مقدس در 3 سال متوالي 7- برگزاری مسابقات فرهنگی در ماه رمضان و اهدائ جوائز 8- همکاری در جذب روحانی مستقر در روستا 9- کمک به پایگاه جهت اعزام به مرقد امام هر سال و کمک مالی 4000000 ریالی 10- کمک در ساخت ساختمان پایگاه بسیج 11-  دیدار با خانواده های معظم شهدا 12- اهدائ جوائز به بسیجیان جانباز و شیمیایی و برگزاری اولین و دومين  یادواره شهدای دفاع مقدس و جانبازان شیمیایی شهرستان به میزبانی شهاب الدین در سالهاي 88 - 89 13- قدردانی از زحمات معلمان مدرسه شهاب الدین  هر ساله در هفته معلم 14- برگزاری روز سالمند با دعوت از سالمندان و اهدائ جوائز با همکاری خانه بهداشت روستا 15- کمک به مستمندان با تائید شورای اسلامی در سال به سه نفر 16- برگزاری کلاس قران در غروب روز پنجشنبه در مسجد 17- برگزاری سوگواری سیدالشهدا در ماه های محرم و صفر با همکاری هیئت امنا ورزشی : 1-تشکیل شورای ورزشی روستا 2- انتصاب مسئول سالن 3- ساماندهی تیم فوتبال و والیبال 4- شرکت تیمها در مسابقات شهرستانی 5- ساماندهی ورزش بانوان 6- عقد قرارداد با مربی بدنساز  برای بانوان 7- دراختیار قراردادن سالن ورزشی در همه روزه صبحها (به جزجمعه) جهت انجام تمرین بصورت رایگان برای بانوان 8- انجام بیمه ورزشی  برای بانوان 9- انجام بیمه مسئولیت برای سالن 10-انجام بیمه سیل و آتش سوزی و طوفان برای سالن ورزشی 11- قدردانی از خیّر زمین ورزشی جناب آقای موسی فرجی  با حضور ریاست محترم تربیت بدنی نکا سایر: برگزاری کلاس های آموزشی گندم و گلزا و برنج و دعوت از کارشناسان مربوطه و حضور در دفتر کار و پیگیری خواسته های محل و رسیدگی به مشکلات در حد توان و جلوگیری از رها سازی فاضلاب های خانگی در جوی ها و جلسه مشورتی با ریش سفیدان محل و دعوت از مسئولین و جلسه در خصوص عمران آبادی در روستا    شوراي نمونه شهرستان نكا در سال 1388                    اعضای محترم شورای اسلامی دوره سوم   رئیس شورا : رمضانعلی محمدی                     نائب رئیس شورا: حسن تقی پور                                                         منشی شورا: غلامرضا سالخورده تاریخ تاسیس دهیاری روستا: 5/10/1385   دهيار : فاضل صدقي طوسي   دهيار برتر ورزش شهرستان در سال 86                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                        &...


درباره روستای شهاب الدین

.... برپایی عزاداری و نوحه سرایی از اهالی پذیرایی می کنند. و دهه اخر صفر مراسم عزاداری در حسینیه انجام می دهند . در ماه رمضان کلاسهای احکام و قران برگزاری می کنند.و تمام ولادت و شهادت ائمه اطهار را برگزار می کنند. 28- دارای یک مسجد به نام صاحب الزمان(عج) می باشد . اولین مسجدی که در شهاب الدین ساخته شد از کاه وگل بطول 24مترمربع بود تا اینکه در سال 1355با اجر و گچ و اهک به طول 13متر و عرض 8متر ساخته شد. 29- حسینیه : دارای یک حسینیه به نام سیدالشهدا می باشد.اولین حسینیه هم از کاه و گل توسط گذشتگان ساخته شد حدود150سال قبل . دومین حسینیه بعداز چند سال دوباره از کاه و گل تجدید بنا شد و سومین حسینیه که کار ساخت آن همچنان ادامه دارد در سال 1367 به همت اهالی تجدید بنا شد و با زیر بنای 400متر که طبقه اول آن 300متر به اضافه انبار ظروف جمعا 400متر و طبقه اول 400متر و بالکن 100متر و دارای سرویس های بهداشتی زنانه و مردانه به صورت مجزا از هم و آشپزخانه مدرن و حیاط حدود 700متر با دو ورودی مستقل برای خانمها و آقایان است. 30- کتابخانه : در سال 1355 توسط آقای محمود مقدسی که بعنوان سپاه دانش در قبل از انقلاب در محل بوده و در پایان دوران خدمت خود با خرید تجهیزات و مقداری کتاب فعالیت کتابخانه شروع شد و محل ان هم در جنب مسجد بود و بعدها توسط جهاد سازندگی در سال 1361 ساختمان اجری در کنار مسجد ساخته و هرساله تعدادی کتاب به آن هدیه می شود و در حال حاضر دارای 2500جلد کتاب می باشدو توسط دهیاری اداره می شود. 31- گلزار شهدا : قبل از انقلاب اهالی شهاب الدین اموات خود را جهت دفن به روستای اطرب یا طوسکلا می بردند تا اینکه در سال 1360 توسط حاج آقا سیدتقی حسینی پیشنهاد احداث ارامگاه داده شد و با همکاری حاج اقا بیانی گلزار شهدا به مقدار 10000متر تهیه شد و درختکاری به شکل بسیار جالبی انجام گرفت و از ان زمان به بعد در مکان جدید اموات را دفن کردند و الان ۱۰۰نفردر آن دفن شده اند.   32- باشگاه ورزشی : در سال 1345 با حمایت و تلاش جوانان روستا اولین باشگاه ورزشی در سطح روستاهای شهر نکا در شهاب الدین ساخته شد و جوانها به ورزش کشتی می پرداختند و کشتی گیران مشهوری هم داشته اند.این بنا تا اوایل انقلاب مورد استفاده قرار می گرفت تا اینکه بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل بسیج تحویل سپاه نکا گردید تا از ان برای اموزش نیروها و نگهبانی از روستا استفاده نماید . این ساختمان تا سال 1380در اختیار بسیج قرار داشت و بعلت عقب نشینی خراب شد . در سال 1386 زمینی توسط حاج موسی فرجی مقدار 3000 متر مربع در اختیار دهیاری قرار گرفت و دهیاری هم جهت ساخت سالن ورزشی روباز در اختیار تربیت بدنی قرار داد. و دهیاری اقدام به حصارکشی آن نمود و فعلا فوتبال و والیبال در ان انجام می گرفت.و تا اینکه در دور دوم سفر استانی ریئس جمهور محترم و هیئت همراه به مازندران در ۲۲/۸/۱۳۸۷و در پی بازدید سرزده جناب آقای بشارتی ریئس دفتر مناطق محروم از روستا با درخواست دهیار محترم و اهالی روستا قول احداث سالن ورزشی را دادند و در تاریخ ۲۵/۵/۱۳۸۸ کار ساخت آن به اتمام رسید 33- پایگاه مقاومت : در همان روزهای پیروزی انقلاب و فرمان امام خمینی(ره) پایگاه مقاومت در روستا تشکیل شد و از افراد موثر در تشکیل بسیج روستایمان شهید محمدتقی هاشمی نصب ب...


برو به صفحه ی

 

 

 

 





نمایش بر اساس آرشیو ماهانه